من باب خودشناسى

ساخت وبلاگ

یک چیزى رو راجع به خودم فهمیدم،که من دوست دارم که دوست داشته بشم!یک جورایى خبیثانه هم هست!

امروز میم طبق معمول که قیلش یاد هندوستان میکنه دو ماه یه بار زده دل تنگتم!من  دیگه دوستش ندارم و بهش هم گفتم که برو سراغ زندگى و یه تفریح دیگه واسه خودت پیدا کن!

اما ته دلم خوشحال شدم که ببین من چقدر خوب بودم که هنوز بعد یکسال درگیر منه!و چقدر این تفکر نازیباست(گرچه این دلتنگیه هم به خاطر خوب بودن من نیست با شناختى که من از ایشون داشتم هرقت بیمار و تنها میشد دلش واسه ادما تنگ میشد...)

اما  خب نمیدونم این خودشیفتگى چیه که دوست دارم دوستم داشته باشه هنوز!اونم الان که من دوستش ندارم...به خاطر تمام روزایی که نفهمید چقدر بى توجهى کردن به کسى که نفسش بهت بنده بى رحمانه است،گرچه نمیفهمه...

اما عشق ذلتش مقدسه.اگه من ادعاى عاشقى میکنم نمیتونم الان از دلتنگى و ناراحتى اش راضى باشم...اصلا


+ولادت حضرت علیه...قوالى هاى نصرت فتح على خان راجع به حضرت على رو گوش کنید...حتى اگه اعتقادى هم ندارید

حیران...
ما را در سایت حیران دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 1havabanoof بازدید : 108 تاريخ : پنجشنبه 24 فروردين 1396 ساعت: 2:16