چورت

بنده در بهار اصلا نمیتونم تو خونه بند شم!و چقدر بده که پنجشنبه ها هم کلاس چیکنگ و نورو ساینس دارم!!!یعنى شیطونه میگه ولشون کنم هااا

دیروز رفتیم دور همى..تا ١٠ شب!اخ که چقدر خوب بود..

تازه یه کمى موتور سوارى هم کردم:))

امشب هم دور همى قبل سفره..قراره ٢٠ نفرى بریم و گروه گروه هیچ بزنیم:)))

اصلا نمیدونید که چقدر بنده هیجان زده ام!قراره بریم چورت کمپ کنیم:))

ر.ه کسیه که این دور همى ها رو راه انداخته و باعث این سفر ها شده..دیروز یکم بردم موتور سوارى و کلى از عشق به کائنات حرف زد..که از همه تعلقات که بگذرى تازه عاشق و رهاا  میشى،اینو کسى گفت که همه تعلقاتشو ول کرده بود و زده بود به جاده!

یکى بود اسمش هادى بود،این اقا و ماه هرمز مونده بود....(گرییییه)

بعدا من در حسرت انم که یک هفته برم هرمز بمونم..هرمزِ  جان..هرمزِ عشق!

پ.ن:خیلى وقته على رو ندیدم..ولى هنوزم دوست خوب منه!و اینکه روابط احساسى ما خوب از کار در نمیومد دلیل نمیشه دوستم نباشه:))

پ.ن ٢:بلیط کنسرت پالت گرفتییییییم:)))))سه تا دختر عشق امید نعمتى:)